تلق تولوق
فک میکنم دربارش!!!!
انقدر نگو گذشت نکن کوچیک میشی!!!! آخه خدا با اینهمه گذشت کوچیک شد؟؟؟؟؟!! هر چیزی با عشق زیباست،حتی خود عشق.وقتی وجود عشقو درک کنی اونوقته که از عشق لذت میبری و درونش محو میشی. هرچی فکر کردم نتونستم معنی و تعریفی واسه عشق پیدا کنم.هرکسی یه چیزی میگه اما بنظر من عشق یعنی خودخواهی!!!!!وقتی به چیزی عشق میورزی یعنی اونو جزیی از خودت میدونی(در غیر این صورت عشقی وجود نداره)و چون حاضری بخاطرش هر کاری انجام بدی پس بخاطر خودت هرکاری انجام میدی و این یعنی خودخواهی!!!! البته میدونم استدلال جالبی نیس اما استدلاله دیگه!!!!اما واقعا عشق چیه؟لحظه های خواستن؟لحظه های نداشتن؟لحظه های دلتنگی؟لحظه های سیراب شدن؟یا مثل خیلی ها که اشتباه میکنن عشق یعنی عادت؟؟؟؟ عشق مثل نوره.نه زمان میشناسه و نه مکان داره،روشنی بخشه و کامل کننده.حیف که مثل نور پر انرژیه و نمیشه اونو یجا نگه داشت.فقط باید روشن نگه داشت.ازش سیراب شد و بهش احترام گذاشت. و یه سوال که ذهنمو خیلی مشغول کرده.عشق یه چیزه یا بیشتر؟اگه یه چیزه پس چرا عشق مادر به فرزند با عشق دوهمسر فرق داره؟مگه هر دو عشق نیست؟ عشق چیه........... دلـگـیـــــــــــر مـبــاش !! ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﺳﺖ... ﯾﻪ اس ام اس ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻀﻤﻮﻥ ” ﺳﻼﻡﺷﻤﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﯿﻢ ﭘﺎﮎ ﺷﺪﻩ ﯾﻪ ﺗﮏ ﺑﺰﻥ ﺷﻤﺎﺭﺕ ﺭﻭ ﺳﯿﻮ ﮐﻨﻢ “ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍ ﻧﺼﻒ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎﯼ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﺗﻠﻔﻨﻢ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺍﻻﻥ ۹۷ ﺗﺎ ﻣﯿﺴﮑﺎﻝ ﺩﺍﺷﺘﻢ |-: ﯾﻨﯽ ﺁﯼ ﮐﯽ ﯾﻮﯼ ﻣﻮﺯ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮﻩ!! ﺍﺯ پسرﺍ ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﻓﺖ: گــرگــی دست به خودکشی زد و در وصیت نامه اش نوشته بود : پوســتم را بسوزانید تا هیچوقت شغالی در آن نقش ما را بازی نکند که نـِـــــــــفرین بره ای پشت سر ما باشد ....!! ...
صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود با خودش گفت: "هییم! مثل اینکه امروز موهامو ببافم بهتره! "و موهاشو بافت و روز خوبی داشت! فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو رو سرش مونده بود "هیییم! امروز فرق وسط باز میکنم" این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت پس فردای اون روز تنها یک تار مو رو سرش بود
"اوکی امروز دم اسبی میبندم" همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد ! روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود!!! فریاد زد ایول!!!! امروز درد سر مو درست کردن ندارم! همه چیز به نگاه تو بر میگرده! هر کسی داره با زندگیش میجنگه ساده زندگی کن ،جوانمردانه دوست بدار ، و به فکر دوست دارانت باش
وقتي يه دختر بخاطر يه پسر اشك ميريزه ، اما ....وقتي يه پسر بخاطر يه دختر اشك بريزه ، خدااااااااااااااااااااا
عشــــ♥ــــق یــ ـعنـﮯ: تمام خوبـــــی حس مالکیتـــــــ اینه که میدونے قشنگتریـטּ احساسـ چہ وقتیہ؟
هنوز وقتی میاد بارون با اینکه چتر دارم خیسم... چون از اینکه پیشم نیستی تو بارون اشک میریزم...
سلام به اون عزیزی که، فاصله ها باهاش دارم خدایا نمی خواهم دخالت کنم اما...
غیرت مردانه ات کجاست..؟؟.. زمانی که معشوقه ات از تجاوز تنهایی رنج میکشد، بجای درکش،ترکش کردی...؟؟ گاه فریادمیزنم گاه آرام میخندم سپس گریه میکنم آیاسزای دوریت دیوانگیست؟ در این روز های مسموم و بی رنگ زندگی٬ یهوده نقاش بوده ام این همه سال !
به کودکی گفتند عشق چیست؟ گفت:بازی یه نوچوانی گفتند عشق چیست؟ گفت:رفیق بازی به جوانی گفتند عشق چیست؟ گفت:پول و ثروت به پیرمردی گفتند عشق چیست؟ گفت:عمر به عاشقی گفتند عشق چیست؟ چیزی نگفت اه کشیدوسخت گریست به گل گفتن عشق چیست؟ گفت: از من خوشبوتره به پروانه گفتند عشق چیست؟ گفت:ازمن زیباتره به اتش گفتم عشق چیست؟ گفت:از من سوزنده تره به عشق گفتم اخر تو چه هستی؟ گفت:نگاهی بیش نیستم
مـیـگویـــنـد دل بـــه دل راه دارد پـــــس چـــرا وقـــتـی: دلـــم را شـــکـســـــــتـی دلــــــــت نشــکـســــت؟ هنـــوز بــرات مـــــینـویـــسم درســـت شـــــبیـــه کـــودکـــی نـــابـیـــنا کـه هـر روز بـرای مـاهـی مرده قرمـزش غــذا مـیریـزد لعنت به اونی که وقتی بهش "محبت" میکنی. . . خیال میکنه بهش "احتیاج" داری . . .
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت
مرا تنها تو نگذاری
... که من تنهاترین تنهام؛ انسانم
خدا گوید :
تو ای زیباتر از خورشید زیبایم
تو ای والاترین مهمان دنیایم
تو ای انســــان !
بدان همواره آغوش من باز است
شروع كن ...
یك قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من...
دلـت کـه گیــر بـاشــد ، رهــا نـمی شـوی …!
خــداونــد ، بنـدگـان خــود را ، بـا آنـچـه بـه آن دل بـستـه انــد مـی آزمـایــد …!!
و چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از خداوند است ..
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان!
اگه کسی ترجمه خواست بده بدیم ترجمه شه:
ﺍﻭﻧﻢ ﻣﻌﺮﻓﺘﻪ
پسرﺍﺍﺍ ﺩﺳﺖ، ﺳﻮﺕ، ﺟﯿﻎ... هوراااااااااا
ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﭼﻮﻥ ﻧﺪﺍﺭﻥ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺑﮕﯿﺮﯼ
ﺣﺎﻻ دخترا ﻣﻮﺝ ﻣﮑﺰﯾﮑﯽ...
حالا هلیکوپتری....
میخواى برى بـرو ...
دیگه هى زر نزن که مواظب خودت باش و خوش بخت شى و این زرت و
پرتا .....
وقتى رفتى...
دیگه این چیزا بهت مربوط نیست...
فـــهمیــــــدی؟؟؟؟
يعني واقعن دوسش داره...
يعني ديگه هيچوقت نميتونه كسيو مثل اون دوست داشته باشه ....
وقــتـﮯ ازت پـ ــرسیــבטּ چــﮧ نســبتـﮯ بـ ــا آقـ ـآ בارﮮ?؟
سـ ـرت رو بـالـآ بــگیرﮮ و شجــاعانـﮧ بگـﮯ عشقمه
مـ ــیفهمـﮯ?؟
از کســــی که دوسشـــــــ داری بپرسی تــــــــــو مال کی هستی؟!
و اون بدون معطلی بگه:
فــــــــقط مـــــــــال تــــــــــــــــــــو…
وقتے برمیگردے یواشڪے بہ عشقتـ نگاهـ ڪنے
مے بینے ڪہ اونمـ داشتہ بهتـ نگاهـ میڪردهـ ... ...
تو دفتر خاطره هام، خاطره ها باهاش دارم
آرزوی دیدن اون، صورت زیباشو دارم
آخر حرفمم اینه هرجا باشه دوسش دارم
وقت خلقت زن
شاید باید از ظرافت دستانش صرف نظر می کردی. نیزه می کاشتی سر انگشتانش.
انقدر تیز... که حلقوم
سگ هایی که بی قلاده خلقشان کردی ای با ظرافت بدرد.
چه خوب است در هوای تو نفس کشیدن٬
و چه خوب است در آغوشت ارام گرفتن...
كاش قدري از دلتنگيهايم خبر داشتي٬
كاش لحظه اي...فقط لحظه اي٬
از آسمان دلم ميگذشتي....
به چشم هایت که میرسم ، قلم موها خیس میشوند !
به لب هایت که میرسم ، دستم می لرزد !
رنگ ها می گریزند ، و قاب ها خالی !
تنها ، نبودن تو را …
به دیوار زندگی ام می کوبند !
Power By:
LoxBlog.Com